حال نیمه خراب_ دگرگون

 

حال نیمه خراب_ دگرگون

 

خب خب امروز و دیروز حالم خیلی خراب بود و امروز دوم پریودیم بود بازم مسئله های همیشگی ذهنمو درگیر کرد وباز جنگ ذهنی با خودم توذهنم شروع شد مثل اینکه درد پریودی چیز خیلی مزخرف و رو مخیه و چرا پسرا ندارن و اتفاقا سه روز پیش خونده بودم امکان قطع پریود وجود داره خیلی خوشحال شدم و میخوام بعد 18 سالگی اگه بشه براش یه حرکت هایی بزنم ولی اول باید برم پیش پزشک زنان اره داشتم میگفتم موقع پریودی همش ذهنم درگیر اینجور چیزاست ولی خب دیروز با خواهرم حرف زدم و خیلی سبک شدم و خیلی چیزها برام قابل درک تر شدمیدونی جدیدا که گریه نمکنم همه چیو میریزم تو خودم این پریودی باعث میشه خودمو خالی کنم تا حدی البته میدونی چیزی که خیلی برام عجیب و جالبه اینه که پریود این ماهم دردش خیلی کمه نسبت به قبلیا شاید چون با احساساتم روبه رو شدم و به قول حدیث هنوز خودمو به عنوان یه دختر دوست ندارم خودمو و میدونی از یه سری حالت های پریودی خوشم نمیاد منو عصبی میکنه باعث میشه بغض کنم ولی خب الان نسبت به پریودی های قبلیم از یه سری جهات

بهترم ولی تو این دو روز یه حسی برام پیش اومده که واقعا دختر بودنو دوست دارم یا نه ؟؟؟؟و واسم یه بحران

شخصیتی دیگه شده ولی وقتی به جوابش بریم قاعدتا رشد خیلی بهتری خواهم داشتو اینطوریه که ذهنم

درگیر این مسئلم هست :/ راستی انیمه لاو ایز وارو دیدم دیشب بیدار موندم 9 قسمتی که از فصل 2 اومده رو

دیدم خوشبختانه انیمه اش داره پیشرفت میکنه :) این فصلشو تموم کنم میرم واسه مانگاش البته این چن وقت مانگای فری  تیلم نخوندم باید بخونم خدارو شکر 12 روز دیگه امتحانای پایان ترم تموم میشه :d البته ما که همرو با تقلب دسته جمعی دادیم رفت ولی وقتی این امتحانا تموم شه یه درگیری ذهنی ازم کم میشه و بعدش با خیال راحت میزنم تو  کارانیمه و وبلاگ و فریلنسری و مانگا و اینستا و...... الان هم خونمونو سم زدیم باید برم سراغ تمیز کاری فعلا بعدا میبینمتون

پاورقی : شمام تا حالا همچین جنگ اعصاب هایی با خودتون داشتین ؟ چطور باهاش کنار اومدین ؟ خوشحال میشم از تجربه هاتون بهم بگین :)

رها :) ۰ نظر ۰ لایک

بزن بریم

بزن بریم

 

خب خب یه سال گذشت و من دوباره برگشتم به فضای وب و وبلاگ نویسی ، وای خدااااا چقدر خوشحالم که برگشتم انگار برگشتم خونم ، به جایی که بهش تعلق دارم

نزدیک به یه سال پیش وبلاگمو تو میهن بستم و رفتم انگار دیگه حوصلم نمی کشید تو اون وبم انگار میخواستم به فراموشی بسپارمش کلا و  واسه همین رفتم بلاگفا یکم بعدش کامپیوتر خراب شد و دسترسیم به وبلاگ نویسی قطع شد و افسردگیم شدید شد و حالم خیلی خراب بود این یه سال اونم تو این مدرسه با یه مشت دختر دیوونه که بالاخونه رو کلا اجاره دادن و رشته ای که فهمیدم بهش علاقه ای ندارم 

همه اینا دست به دست هم داد تا حالمو افتضاح کنه ولی من کم کم خودمو پیدا کردم و الان حالم خیلی بهتره و بلاخره یه سری از هدف های شغلیمو پیدا کردم و دیگه اون حس خلاء درونی رو ندارم خوشبختانه laugh

وقتی رفتم و به وب های قبلیم سر زدم دیدم چقدر رشد کردم چقدر بزرگ شدم و شخصیتم شکل گرفته و واقعا خوشحالم وبمو پاک نکردم 

رفتم و یه سری به وب های لینک شده زدم متاسفانه خبردار شدم میهن دچار مشکل شده خیلی از سایت ها پاک شده و یا خیلی از مطالب پریده ولی عجیب اینکه واسه من هیچی نپریده بود

خلاصه اینکه خیلیا رفته بودن مخصوصا رفتن پرنیا ناراحتم کرد البته شایدم سر این قضیه وبش پاک شده بود نمیدونم ولی پستاشو خیلی دوست داشتم و اخرین خبری که ازش داشتم مربوط به ابان سال پیشه که فهمیدم تهران دانشگاه قبول شده و خیلی خوشحاله که میتونه مستقل باشه واسش خیلی خوشحالم و امیدوارم هرجا هست موفق باشه و کلی هم دلتنگ میشم واسش :( و خیلیام هنوز درگیر کنکور بودن و پستی نزاشته بودن و حتی یکی از بچه ها عقد کرده بود ._.

البته تا بوده همیشه همین بوده خیلیا میرن خیلی ها میان و کلی اتفاق میافته 

سر این اتفاق که افتاد دیگه اعتمادم به میهن تا حدی پریده و این شد که اومدم بیان  

رها :) ۰ نظر ۲ لایک
به وبلاگ من خوش اومدین اینجانب یه اوتاکو و کرم کتاب هستم!
اینجا درد و دلامو و چیز هایی که دوستشون دارم باهاتون به اشتراک میزارم :)
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
نمیدونم..!
شهریور درخشان
من دیگه رها از کلاس 102 تجربی نیستم ! :)
تابستان99
حال نیمه خراب_ دگرگون
بزن بریم
آرشیو مطالب
موضوعات
درد ودل (۲)
تابستان99 (۲)
پیوند ها
صندوق بیان
لباس کده من و مری
یادداشت های یک پسر
پیوندهای روزانه
تابستان99
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان